باورتان بشود یا نه، این دستها، همین دستهای رو به آسمان، باعث و بانی صعود نساجی بودهاند.
باورتان بشود یا نه، این دستها، همین دستهای رو به آسمان، باعث و بانی صعود نساجی بودهاند. همین دستهای رها در شور و شوقِ گل پشت گلِ ورزشگاه تختی تهران. ۹ اردیبهشت ۹۷. باورمان بشود یا نه، همین دستها، سالها و سالها آجر روی آجر گذاشته و شهری خرابآباد را ساختهاند که حالا امید، نام دیگرش شده است. دستهایی که نه تنها شهر، که کلمهها را بازساختند. امید را. لبخند را. تلاش را و توان را. دستهایی که توانایی را بازتعریف کردند. همین دستها که شاید خسته، شاید همیشه آزرده از غم روزگار و سرنوشت محتوم، اما هرگز نشده دست روی دست بگذارد و تماشاگر ویرانی و ناامیدی باشد. همیشه نگاهی امیدوار به آینده داشته است. به شهر. به نساجی. باورتان بشود یا نه، این دستها مقدساند. همین دستها که آری، تواناترین دستهای جهاناند. دست مریزاد به این امیدواری. دست مریزاد به این لبخند. دست مریزاد به این مردم. دست مریزاد به این دستها.
رضا صابری
تبَریکا؛ رسانهی خبری تحلیلی فوتبال مازندران