دیسلایک روز؛ کلافگی از عکسهای سفارشی وطنی
تبریکا - کمتر از 15 روز تا شروع لیگ برتر و اولین میزبانی نساجی باقی مانده اما انگار نه انگار که ما باید در ورزشگاه وطنی برابر ذوبآهن قرار بگیریم. سر و وضع ورزشگاه پیر شهر را که میبینیم هیچ نشانی از یک ورزشگاه در دست بازسازی که قرار است دو هفته دیگر میزبان هزاران هوادار نساجی باشد ندارد. کارگران کمتعداد از رمق افتاده و جدیتی در کار دیده نمیشود.
آن روی سکه اما رونق دارد و عکس پشت عکس است که سفارشی از وطنی روی کانالهای خبری مختلف قرار میگیرد تا نانی برای رسانههای زرد و افراد که وظیفه دارند تا ورزشگاه را به موقع برسانند داشته باشد؛ بیآنکه آبی برای مازندران و قائمشهر و مردماش گرم شود. روزانه چندین و چند نفر از پشت میزها خود را به وطنی میرسانند و افرادی دیگر خیر مقدمگویان استقبالشان میکنند و لبخندها قاب گرفته میشود برای استفاده در آیندههای دور و نزدیک؛ اما برای وطنی قدم از قدم برداشته نمیشود.
کلافه شدهایم. عصبانی هستیم. عصبانی از لبخندهای مصنوعی. از قابهای سفارشی. از وطنی پیر که هیچ اراده و همتی برای سرعت بخشیدن به بارسازیاش نمیبینیم. دردمان را که دوا نمیکنید؛ لااقل نمک روی زخممان نپاشید. مردم خوب میدانند چه کسانی زحمت میکشند و چه عکسها و لبخندهایی نشان از خدمت به جامعه ندارد. از مهندس صنیعیفر الگو بگیرید: «از خدمت به مردم ضرر نمیکنید».